کد مطلب:313463 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177
آیا می دانی روز عاشورا با من چه کردند؟
مرحوم سید محمدابراهیم قزوینی (متوفی 1360 هجری قمری) در صحن مطهر حضرت ابوالفضل علیه السلام امام جماعت بودند و مرحوم آقا شیخ محمدعلی خراسانی (متوفی 1383) كه واعظی بی نظیر بود، بعد از نماز ایشان منبر می رفت. یك شب، مرحوم واعظ خراسانی مصیبت حضرت ابوالفضل علیه السلام را خوانده و از اصابت تیر به چشم مقدس آن حضرت یاد كرده بود. مرحوم قزوینی، كه سخت متأثر شده و بسیار گریه كرده بود، به ایشان گفته بود: چنین مصیبتهای سخت را كه سند خیلی قوی هم ندارد چرا می خوانید؟! شب در عالم رؤیا به محضر مقدس حضرت ابوالفضل علیه السلام مشرف شده بود، آقا خطاب به ایشان فرموده بود:
- سید ابراهیم، آیا تو در كربلا بودی كه بدانی روز عاشورا با من چه كردند؟! پس از آنكه دو دستم از بدن جدا گردید، سپاه دشمن مرا تیرباران كردند، در این زمان تیری به چشم من رسید (و شاید فرموده بود: به چشم راست من) هر چه سر را تكان دادم كه تیر بیرون بیاید، بیرون نیامد و عمامه از سرم افتاد، زانوها را بالا آوردم و خم شدم كه به وسیله ی دو زانو، تیر را از چشم بیرون بكشم، ولی دشمن با عمود آهنین بر سرم زد. [1] .
[ صفحه 236]
- سید ابراهیم، آیا تو در كربلا بودی كه بدانی روز عاشورا با من چه كردند؟! پس از آنكه دو دستم از بدن جدا گردید، سپاه دشمن مرا تیرباران كردند، در این زمان تیری به چشم من رسید (و شاید فرموده بود: به چشم راست من) هر چه سر را تكان دادم كه تیر بیرون بیاید، بیرون نیامد و عمامه از سرم افتاد، زانوها را بالا آوردم و خم شدم كه به وسیله ی دو زانو، تیر را از چشم بیرون بكشم، ولی دشمن با عمود آهنین بر سرم زد. [1] .
[ صفحه 236]
[1] نقل از فرزند آن مرحوم، علامه حاج سيد محمدكاظم قزويني، به قلم حجةالاسلام آقاي شيخ علي اكبر مهدي پور.